جوان آنلاین: جسد پسرجوانی که به صورت ناشناس در یکی از آرامگاههای تهران دفن شدهبود، پس از شناسایی از سوی اولیایدم به درخواست خانوادهاش به قبرستان روستای محل زندگیاش منتقل شد.
اوایل دی ماه سال گذشته، راننده عبوری با اداره پلیس تهران تماس گرفت و گفت جسد مرد جوانی را کنار بزرگراهی در شمال شهر پیدا کردهاست.
با اعلام این خبر به سرعت تیمی از مأموران پلیس راهی محل شدند و در قسمت فضای سبز بزرگراه با جسد مرد جوانی روبهرو شدند که هیچ مدرک هویتی همراه نداشت.
مردی که کشف جسد را به مأموران خبر دادهبود، گفت: «با خودرویم در حال عبور بودم و برای انجام کاری خودرو را کنار بزرگراه متوقف کردم. وقتی از خودرویم پیاده شدم، چشمم به جسمی داخل فضای سبز افتاد و کنجکاو شدم و به طرف آن رفتم و در کمال ناباوری با جسد خونین مرد جوانی روبهرو شدم و به پلیس خبر دادم.»
تحقیقات جنایی
از آنجایی که مرگ مرد جوان مشکوک به نظر میرسید، مأموران با حفظ صحنه حادثه موضوع را به بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اطلاع دادند و بازپرس جنایی هم در رأس تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تحقیقات خود را در محل آغاز کرد.
تیم جنایی در تنپیمایی مرد فوت شده با آثار و جراحتهایی روی سر و بدنش روبهرو شدند که احتمال میرفت وی در اثر حادثه عمدی به کام مرگ رفته باشد. بدین ترتیب همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، مأموران تحقیقات خود را برای ملا شدن راز مرگ مرد ناشناس ادامه دادند. تحقیقات میدانی و فنی و از سوی دیگر بررسی دوربینهای مداربسته نشان داد حادثه جنایی نیست و مرد جوان به قتل نرسیده و به احتمال زیاد وی در اثر حادثه رانندگی زخمی و فوت کردهاست. با به دست آمدن این اطلاعات، تحقیقات برای شناسایی هویت مرد فوت شده ادامه پیدا کرد و مأموران پرونده افراد گمشده را بررسی کردند، اما هویت وی شناسایی نشد. از سوی دیگر آزمایشات پزشکی قانونی هم هویت وی را بر ملا نکرد، به همین دلیل پس از گذشت مدتی از حادثه جسد به دستور بازپرس جنایی و همکاری شهرداری تهران در قبرستانی در اطراف تهران دفن شد.
اعلام مفقودی
در چنین شرایطی که پرونده حادثه برای رسیدگی در خصوص حادثه رانندگی به دادسرای محل فرستاده شدهبود، مرد میانسالی از یکی از شهرهای غربی کشور به تهران آمد و به اداره پلیس رفت و اعلام کرد پسرش در تهران به طرز مشکوکی گم شدهاست.
وی در توضیح ماجرا گفت: «پسرم کامران چند سالی بود تلاش میکرد برای کار به خارج از ایران برود. او تصمیم خود را گرفته و حتی با چند نفر هم برای خروج از ایران و پیدا کردن کار در خارج صحبت کردهبود. از سوی دیگر من و مادرش مخالف بودیم و دوست داشتیم او پیش خودمان بماند یا برای کار به شهر دیگری برود. مدتی قبل او برای کار از ما خداحافظی کرد و به ما گفت به زودی به خارج میرود. چند روزی با هم در ارتباط بودیم تا اینکه ارتباط ما قطع شد و ما هم فکر کردیم همراه یکی از دوستانش به خارج رفتهاست. از طریق دوستانش جویای احوالش بودیم، اما هیچ ردی از پسرمان پیدا نکردیم تا اینکه چند روز قبل یکی از دوستانش به ما خبر داد کامران برای کار به تهران رفته است. تازه متوجه شدیم او از ایران خارج نشدهاست. پس از این هم برای پیدا کردن پسرم به تهران آمدیم و الان درخواست کمک داریم.»
شناسایی جسد
با شکایت مرد میانسال، مأموران تحقیقات خود را برای پیدا کردن ردی از پسر گمشده آغاز کردند. در بررسیهای فنی معلوم شد کامران پس از آمدن به تهران مدتی در کارگاهی کار میکرده تا اینکه اوایل دی ماه به طرز مشکوکی ناپدید میشود. از سوی دیگر مأموران در بررسی پرونده اجساد کشف شده متوجه شدند جسد مرد ناشناسی که اوایل دی ماه در یکی از بزرگراههای شمال تهران کشفشده شباهت زیادی به کامران دارد. به همین سبب مرد میانسال به پزشکی قانونی رفت و با دیدن عکسهای آلبوم اجساد ناشناس، جسد پسرش را که در یکی از قبرستانهای اطراف تهران دفن شدهبود، شناسایی کرد.
درخواست نبش قبر
مرد میانسال پس از شناسایی جسد پسرش به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از بازپرس جنایی درخواست نبش قبر برای انتقال جسد به روستای محل زندگیشان را داد.
وی گفت: پس از اینکه جسد پسرم را شناسایی کردم، مادرش از من خواست جسد پسرمان را برای دفن و مراسم عزاداری به روستای خودمان منتقل کنیم. مادرش میخواهد جسد پسرش در روستای خودمان دفن شود تا شبهای جمعه برای فاتحهخوانی سر قبرش برود. از سوی دیگر ما رسم داریم هر کدام از ما در هر کجایی که فوت کنیم در قبرستان روستایمان و در کنار بستگان دفن شویم و الان درخواست دستور نبش قبر داریم تا جسد کامران را به قبرستان روستایمان منتقل کنیم. پس از درخواست مرد میانسال از آنجایی که نبش قبر به جز در مواقع ضروری امکان ندارد، بازپرس جنایی با استفتایی که مرد میانسال از یکی از مراجع آوردهبود، دستور داد جسد پسر جوان بدون نبش قبر و با خاکهای اطراف آن به قبرستان مورد نظر حمل شود. بدین ترتیب جسد پسر جوان با تشریفاتی که دستور داده شد، به قبرستان روستایشان منتقل شد.